یادداشت؛

زن ایرانی ادامه‌دهنده‌ شعله‌ فاطمی است

سرویس: اخبار هرسینکد خبر: 32242|11:47 - 1404/09/18
نسخه چاپی
زن ایرانی ادامه‌دهنده‌ شعله‌ فاطمی است
در روزگاری که نگاه‌ها به نقش زن گاه میان افراط و تفریط سرگردان است، بازگشت به سرچشمه‌ای ناب چون زندگی حضرت زهرا (س) بهترین راه برای فهم درست کرامت زن است.

به گزارش دیوانگاه ،در سیمای آن بانوی بزرگ، «زن» نه سایه‌ای در حاشیه مرد که محور رشد انسان و جامعه دیده می‌شود؛ بلکه انسانی آگاه، مؤمن و فعال است که با عقل و عشق خویش مسیر حقیقت را روشن می‌کند. 

 

حضرت زهرا (س) در زندگی روزمره، در دل خانواده و در میدان جامعه، الگوی توازن بود؛ میان عبادت و تربیت، میان سکوت مادرانه و حضور اجتماعی. او نشان داد که عفاف و کنش اجتماعی هیچ‌گاه در تقابل نیستند، بلکه دو بال پرواز زن مسلمان‌اند. خطبه فدکیه‌اش گواهی روشن بر زنانی است که می‌توانند سخنگوی عدالت باشند، بی‌آنکه از لطافت و مهر فاصله بگیرند. 

 

جامعه‌ای که حضرت زهرا (س) در آن زیست، پر از چالش‌های فکری و سیاسی بود؛ اما او هرگز به حاشیه نرفت، بلکه با خرد و ایمان خویش از ولایت و حق دفاع کرد. همین حضور آگاهانه، بنیان تصویری نو از زن را در تاریخ اسلام بنا نهاد — زنی که صاحب اندیشه، شخصیت و رأی است؛ نه موجودی صرفاً در خدمت خانه، بلکه انسانی همراه برای تکامل جامعه. 

 

اگر این نگاه فاطمی را با فرهنگ ایرانی در طول قرون درآمیزیم، به ترکیبی زیبا از ایمان، مهر و دانایی می‌رسیم. در تاریخ ایران، زن همیشه حامل فرهنگ و اخلاق بوده است؛ درون خانه‌ها از مادران ایرانی، روح مقاومت و عشق به حق زاده شده است. از زینب کبری (س) تا بانوان مجاهد دوران انقلاب، از شاعران و معلمان تا مادران ایثارگر، همگی در امتداد همان مسیر نور حرکت کرده‌اند. 

 

زن ایرانی امروز ادامه‌دهنده همان شعله فاطمی است. او در محیط‌های علمی، فرهنگی و اجتماعی حضوری جدی دارد، اما در عمق دلش هنوز باور دارد که خانه، خاستگاه عشق و تربیت است. میان کار و خانواده، میان حضور و عفاف، تعادلی دشوار اما زیبا ساخته است، الگویی که بسیاری از زنان جهان امروز در پی آن‌اند. 

 

با این همه، جامعه باید بیش از پیش بستر شکوفایی زن را فراهم کند؛ نه با شعار، بلکه با بینش. زن را باید در مقام تصمیم‌گیری، در فرصت‌های برابر علمی و فرهنگی به رسمیت شناخت، در حالی‌که کرامت، عفاف و معنویت او پاس داشته شود. زیست فاطمی نه محدودیت است و نه انزوا؛ بلکه راهی برای بالاتر رفتن از نگاه‌های سطحی و بازگشت به حقیقت انسان بودن است. 

 

در این مسیر، نقش رسانه‌ها، آموزش و تربیت اجتماعی از اهمیت بالایی برخوردار است. هرگاه تصویر زن در رسانه از الگوی فاطمی فاصله گیرد، جامعه از حقیقت زن نیز دور می‌شود. باید الگوسازی‌های فرهنگی ما بازتاب‌دهنده زن دانا و مؤمن ایرانی باشد؛ زنی که با اعتماد به نفس، شأن والای انسانی خود را حفظ کرده و در ساخت تمدن نوین اسلامی سهم دارد. 

 

در این میان، نباید مسئولیت متقابل مردان را فراموش کرد؛ مردان نیز موظف‌اند که در چارچوب خانواده و جامعه، با احترام و فراهم آوردن امنیت روانی و اجتماعی، زمینه بالندگی این هویت اصیل را فراهم آورند؛ چرا که تمدن پویا، نیازمند تعاملی سازنده میان زن و مرد بر اساس کرامت مشترک است. 

 

از سوی دیگر، چالش هویت‌یابی زن ایرانی در عصر جهانی‌شدن، جدی‌تر از هر زمان دیگری است. فرهنگ‌های بیگانه تلاش می‌کنند با القای مفاهیمی همچون مصرف‌گرایی و اولویت‌دهی صرف به ظاهر، جایگاه معنوی و فکری زن را کم‌رنگ سازند. 

 

زن امروز باید با تمسک به همان الگوی محکم فاطمی، مرز میان تعلقات اصیل فرهنگی و وسوسه‌های زودگذر مدرنیته را تشخیص دهد و با انتخاب آگاهانه، هویت خود را نه در تقلید، بلکه در اصالت بجوید. 

 

آینده ایران به نوع نگاهش به زن گره خورده است. هرچه زن ایرانی در بستر معرفت دینی و خرد اجتماعی شکوفاتر شود، امید و معنویت در جامعه ریشه‌دارتر خواهد شد. زن امروز نه تنها ادامه حضرت زهرا (س) است، بلکه پیام‌آور نسلی است که می‌خواهد جهان را با صدای مهر، دانش و ایمان دگرگون کند. 

 

زن، تجلی مهر خداوند در زمین است و هرگاه جامعه این حقیقت را باور کند، عدالت و اخلاق پایدار خواهند ماند. از نگاه حضرت زهرا (س) زن ایرانی امروز، داستانی از تداوم نور است؛ نوری که در قلب هر مادر، معلم، هنرمند و مجاهد ایرانی زنده است، نوری که ملت را بر ستون‌های ایمان و محبت استوار می‌سازد. 

 

نویسنده: محمدحسین دوستی‌نژاد؛ فعال رسانه‌ای