شهیدی بود که همیشه ذکرش این بود، نمی دونم شعر خودش بود یا غیر...
یابن الزهرا
یا بیا یک نگاهی به من کن
یا به دستت مرادر کفن کن.
از بس این شهید به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) علاقه داشت به دوست روحانی خود وصیت می کند. اگر من شهید شدم دوست دارم در مجلس ختم من تو سخنرانی کنی...
روحانی می گوید: ما از جبهه برگشتیم وقتی آمدیم دیدیم عکس شهید را زده اند. پیش پدر و مادرش آمدم گفتم: این شهید چنین وصیتی کرده است آیا من می توانم در مجلس ختم او سخنرانی کنم؟ و آنان اجازه دادند...
در مجلس سخنرانی کردم بعد گفتم ذکر شهید این بوده است:
یا بن الزهرا
یا بیا یک نگاهی به من کن
یا به دستت مرا در کفن کن
وقتی این جمله را گفتم ، یک نفر بلند شد و شروع کرد فریاد زدن . وقتی آرام شد گفت: من غسال هستم دیشب آخرهای شب به من گفتند یکی از شهدا فردا باید تشییع شود و چون پشت جبهه شهید شده است باید او را غسل دهی
وقتی که می خواستم این شهید را کفن کنم دیدم یک شخص بزرگواری وارد شد گفت: برو بیرون من خودم باید این شهید را کفن کنم.
من رفتم در وسط راه با خود گفتم این شخص که بود و چرا مرا بیرون کرد؟؟؟ با عجله برگشت و دیدمدیدم این شهید کفن شده و تمام فضای غسالخانه بوی عطر گرفته بود.
از دیشب نمی دانستم رمز این جریان چه بود.اما حالا فهمیدم ...نشناختم
شهیدی که امام زمان (عج) کفنش کرد
آخرین مطالب
- ■رسانه می تواند با نقد درست جلوی کجی ها را بگیرد/چرا باید در هرسین ظرفیت تخت های بیمارستانی ده درصد باشد
- ■تشریح برنامه های هفته دفاع مقدس در هرسین
- ■پیشرفت چشمگیر پروژه شبکه آبرسانی روستای چشمه کبودهرسین
- ■روایت قدرت بهترین راهکار در مقابل جنگ نرم دشمنان است
- ■رضایتمندی مردم در تامین نان باکیفیت اولویت ماست
- ■ایران آماده همکاری با آژانس مشروط به رعایت حقوق مشروع خود است
- ■گاز هرسین وصل شد
- ■کتابخانهها پاتوق اجتماعی و فرهنگی هر شهر هستند
- ■پیام هفته وحدت؛ اتحاد و هوشیاری امت اسلامی است
- ■پیشنهاد آتش بس نشان دهنده ضعف دشمن در مقابل قدرت موشکی ما بود
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد