بيسکويت را باز کرد و يک دانه از آن ها را خورد!
مرد جوان از اين حرکت پيرمرد سخت ناراحت شد اما چيزي نگفت و فقط يک بيسکويت از داخل جعبه برداشت و خورد. پيرمرد نيز سومين بيسکويت را برداشت!
لبخندهاي پيرمرد او را بيشتر عصباني مي کرد، مرد جوان در حالي که در دلش به پيرمرد بد و بيراه مي گفت بيسکويت ديگري برداشت و خورد... پيرمرد آخرين بيسکويت را هم برداشت و نيمي از آن را خورد و نيمي ديگر را به پسر جوان تعارف کرد، اما مرد جوان دست پيرمرد را پس زد، زير لب غرولندي کرد و وسايلش را برداشت تا سوار هواپيما شود .
روي صندلي هواپيما نشست ولي هنوز به بي ادبي و پررويي پيرمرد فکر مي کرد، مجله را داخل کيفش گذاشت و سعي کرد ديگر به اين قضيه فکر نکند اما در کمال تعجّب ديد يک بسته بيسکويت داخل کيفش قرار دارد ؛در واقع در تمام مدّت او بوده است که از بيسکويت هاي پيرمرد خورده. بدون هيچ اجازه اي!
او بار ديگر اسير پيش داوري هايش شده بود، امّا اين بار فرصتي براي عذرخواهي نداشت.
زود قضاوت نکنید!!!!
هنوز ۴۰ دقيقه به پروازش مانده بود. مرد جوان به سمت فروشگاه کوچک فرودگاه رفت و يک مجله و يک بسته بيسکويت خريد تا خودش را سرگرم کند. در گوشه اي از سالن شلوغ فرودگاه نشست و شروع به خواندن مجله کرد، چيزي نگذشته بود که متوجّه شد پيرمردي که کنارش روي صندلي نشسته، بدون اجازه او بسته ....
آخرین مطالب
- ■تشریح برنامه های هفته دفاع مقدس در هرسین
- ■پیشرفت چشمگیر پروژه شبکه آبرسانی روستای چشمه کبودهرسین
- ■روایت قدرت بهترین راهکار در مقابل جنگ نرم دشمنان است
- ■رضایتمندی مردم در تامین نان باکیفیت اولویت ماست
- ■ایران آماده همکاری با آژانس مشروط به رعایت حقوق مشروع خود است
- ■گاز هرسین وصل شد
- ■کتابخانهها پاتوق اجتماعی و فرهنگی هر شهر هستند
- ■پیام هفته وحدت؛ اتحاد و هوشیاری امت اسلامی است
- ■پیشنهاد آتش بس نشان دهنده ضعف دشمن در مقابل قدرت موشکی ما بود
- ■ایرانیان؛ نماینده هرسین در رقابت های لیک برتر فوتبال استان کرمانشاه
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد