بیان خاطرات یک رزمنده هرسینی از عملیات مرصاد

سرویس: اخبار هرسینکد خبر: 17762|13:17 - 1394/05/04
نسخه چاپی
بیان خاطرات یک رزمنده هرسینی از عملیات مرصاد
فتح الله حیدری از رزمندگان دوران دفاع مقدس در بیان خاطره ای از حال و هوای آغاز عملیات مرصاد گفت: عملیات مرصاد در واقع آخرین سفره شهادت جنگ تحمیلی بود.

فتح الله حیدری از رزمندگان دوران دفاع مقدس در گفتگو بادیوانگاهدر خصوص خاطراتی از حال و هوای آغاز عملیات مرصاد اظهار داشت: عملیات غرور آفرین مرصاد در واقع آخرین سفره شهادت جنگ تحمیلی بود، فشاری که دشمن از منطقه جنوب بر خطوط مقدم وارد می کرد باعث شده بود که به کلیه نیروی های سپاه مأموریت داده شود که به سمت اهواز حرکت کنند چرا که عراق قصد داشت جاده خرمشهر و اهواز را دوباره تصرف کند، در این بین بود که 24ساعت قبل از عملیات مأموریت تیپ نبی اکرم(ص)عوض شد و به سمت سرپل ذهاب حرکت کردیم.

 

در آنزمان تیپ نبی اکرم(ص) استان کرمانشاه چند گردان پیاده داشت که از آن جمله، گردان خیبر، تبوک و گردان بدر که بچه های هرسین بودند.

 

بنده  در آنزمان فرمانده یک گردان زرهی بودم که اکثر تسلیحات ما تانک های غنیمتی بود که از دشمن گرفته بودیم و وقتی که متوجه شدیم که تیپ دارد خود را برای یک عملیات مهم آماده می کند با سایر دوستان تصمیم گرفتیم در قالب نیروهای عادی به جمع گردان بدر ملحق شویم که در آنزمان حاج یعقوب وهابی فرمانده گردان بدر بود.

 

قبل از عملیات به همراه چند نفر از بچه ها برای خداحافظی با اقوام به هرسین آمدیم و پس از آن به همراه گردان بدر به عنوان نیروی پیاده  به اسلام آباد و بعد از آن به گواور و پس از آن به سمت پادگان ابوذر حرکت کردیم.

 

وقتی به پادگان ابوذر رسیدیم عراق در حال تصرف پادگان بود که البته این موضوع به این خاطر بود که نیروهایی که قبلأ خط را در اختیار داشتند بر اثر فشار حملات در حال عقب نشینی بودند.

 

وقتی ما به گردنه سگان رسیدیم بچه های گردان تبوک و خیبر روز قبل در آنجا موضع گرفته بودند و ما هم به همراه آنها در منطقه مستقر شدیم و این در حالی بود که از ساعت 11صبح که در منطقه مستقر شده بودیم تا ساعت 5 بعد از ظهر ما توانستیم حدود 5حمله از دشمن را با شکست مواجه کنیم و ارتفاعات دانه خشک و گردنه سگان را حفظ کرده و دشمن را به عقب برانیم.

 

نزدیک غروب بود که عراق از پادگان ابوذر به سمت سرپل ذهاب اقدام به عقب نشینی کرد و ما هم با خودروهایی که آنجا بود به تعقیب دشمن پرداختیم.

 

از پادگان ابوذر که گذشتیم کمی آن طرف تر داخل یک دشت حدود 500متر مانده به روستای قلعه شاهی متوجه شدیم تعدادی از نیروهای گردان خیبر که حدود بیست نفر بودند در داخل یک کانا آب کشاورزی در مقابل آن همه تانک و نیروی عراقی مقاومت کرده تا شهید شده بودند که شهید قلی وند فرماندار آنزمان کنگاور نیز از جمله این شهدا بود.

 

بعد از آن به سمت سر پل حرکت کردیم و بعد باخبر شدیم که دشمن در حال عقب نشینی کرند و اسلام آباد را تصرف کرده و بعد از آن هم نیروهای گردان بدر به سمت اسلام آباد جهت آزادسازی این شهر و شرکت در عملیات مرصاد به سمت آنجا حرکت کردند.

 

در پایان جا دارد یادی کنیم از شهید محمد رسول قنبری، شهید همت شکربیگی و شهید محمد رضا عزیزی  که از شهدای این عملیات بودند و نامشان زینت بخش هر مجلس است.

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد