به گزارش خبرنگار دیوانگاه،شاید بتوان گفت که بهترین شیوه تربیتی انسان ها، ارائه و معرفی الگو است. الفاظ و مفاهیم هیچ گاه نمی توانند به اندازه یک الگوی صحیح و واقعی، تاثیرگذار باشند. قرآن کریم نه تنها برای عموم انسان ها به معرفی الگوها و اسوه های ایمانی و انسانی پرداخته است، بلکه در تربیت کامل ترین و محبوب ترین افراد بشر نیز همین روش تربیتی را اتخاذ نموده است. در آیه 21 سوره احزاب خداوند متعال در مورد رسول اکرم صلّی الله علیه و آله می فرماید: «لَقَدْ كانَ لَكُمْ فى رَسولِ اللَّهِ اسْوَةٌ حَسَنَةٌ» (١) براى شما در وجود پیغمبر اسوهاى است. اسوه یعنى الگو و شخصیتى كه باید میزان و معیار قرار گیرد تا دیگران خودشان را با او بسنجند.
در علم بدیع، آرایه ایست به نام "تجرید" و معنای آن این است که خصوصیت و خصلت ویژه ای که در انسانی وجود دارد را به صورت شیء مجسمی جدای از صاحب آن خصوصیت و خصلت فرض می کنند. مثلا می گویند: "من در وجود زید، حاتم طائی دیدم" کانّه در وجود او یک انسان به غایت بخشنده ای نهفته است و زید یک شخص است و آن انسان بخشنده درون وی یک شخص دیگر. در آیه فوق هم همین گونه است.
خداوند متعال در این آیه نمی فرماید که "رسول الله برای شما اسوه است" بلکه این گونه تعبیر می کند که: "برای شما در وجود پیامبر صلّی الله علیه و آله اسوه ای وجود دارد." گویا پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله دو شخصیت دارند. یکی شخصیت ظاهری که شما آن را "رسول الله" خطاب می کنید و دیگری شخصیت پنهان شده در وجود مقدس حضرت که باید "اسوه" شما قرار گیرد. این شخصیت از این جهت پنهان است که با چشم ظاهر قابل رویت نیست. شناخت آن نیاز به تامل و تعمق دارد. باید سیره، منش، اخلاق و سلوک اجتماعی ایشان مورد بررسی قرار گیرد تا زوایای پنهان این وجود مقدس آشکار شود.
اندكى صبر، اندكى بی تابى
عالم طبیعت و دنیا برای اولیای الهی، محلی است برای تربیت نفوس و پیمودن مسیر کمال و نیل به اعلی درجات قرب الهی. در این راستا یکی از خصلت های اساسی پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله، صبر و استقامت ایشان است. خداوند متعال در قرآن کریم به انحاء مختلفی پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله را امر به صبر و پایداری می کند. در یکی از این موارد خطاب به پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله می فرماید: «فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُل» (٢)، صبر كن آن گونه كه پیامبران اولوالعزم شكیبایى كردند، تنها تو نیستى كه با مخالفت و عداوت این قوم مواجه شدهاى، همه پیامبران اولو العزم با این مشكلات روبرو بودند و استقامت كردند (٣) و در جایی دیگر می فرماید: «فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لا تَكُنْ كَصاحِبِ الْحُوت» (4) صبر كن و منتظر فرمان پروردگارت باش و مانند صاحب ماهى (یونس) نباش (كه در تقاضاى مجازات قومش عجله كرد و گرفتار مجازات ترك اولى شد). حضرت یونس پس از تحمل رنج ها و مشقت های فراوان به این نتیجه رسید که دیگر هدایت مردم امکان ندارد و به همین دلیل دست از هدایت قوم خود برداشت. خداوند هم به خاطر کم صبری و کم طاقتی حضرت یونس، ایشان را تنبیه کرد.
انسان های ضعیف النفس سعی دارند خود را هم رنگ مردم کنند و رضایت اطرافیان را جلب کنند حتی اگر این جلب رضایت به قیمت پشت کردن به اصول اعتقادی و مبانی ارزشی و اخلاقی تمام شود
در روایتی، امام صادق علیه السلام با بیانی اجمالی از مسیر پر افت و خیز پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله در انجام رسالت خود، منزلگاه های صبر ایشان را به زیبایی به تصویر می کشند. ایشان خطاب به فحص بن غیاث فرمودند:
"اى حفص، هر كه صبر كند، اندكى صبر كرده و هر كه بی تابى كند، اندكى بی تابى كرده (زیرا عمر كوتاهست و مصیبات كوتاهتر). سپس فرمود: در هر كارى صبر را از دست مده، زیرا خداى عزّ و جلّ محمد صلى اللَّه علیه و آله را مبعوث فرمود و او را امر به صبر و مدارا كرد و فرمود: «و بر آنچه مىگویند شكیبا باش و به شیوهاى نیكو از آنان كناره بگیر و مرا با تكذیبكنندگانِ توانگر واگذار». (٥)
پیش از آنکه به ذکر ادامه روایت بپردازیم، مناسب است متذکر نکته ای درباره آیه شریفه مورد استشهاد امام صادق علیه السلام در این روایت بپردازیم.
ژل گیاه آلوئه ورا
صبر كردند تا نصرت ما به آنها رسید
شاید بتوان گفت عامّ البلوی ترین منزلگاه صبر، صبر در برابر حرف مردم است که در آیه شریفه "و اصبر علی ما یقولون" به آن اشاره شده است. انسان های ضعیف النفس سعی دارند خود را هم رنگ مردم کنند و رضایت اطرافیان را جلب کنند حتی اگر این جلب رضایت به قیمت پشت کردن به اصول اعتقادی و مبانی ارزشی و اخلاقی تمام شود. در کتاب امالی صدوق، روایت مفصّلی از امام صادق علیه السلام در این زمینه نقل شده است که به بخشی از آن اشاره می کنیم. (٦)
در فرازی از این روایت علقمه از امام صادق علیه السلام سوال می کند: ای پسر رسول خدا! مردم به ما نسبت های ناروای بزرگی می دهند (و تهمت های فراوانی به ما می زنند) و سینه ما از این امر تنگ شده است (و تحمل آن بر ما بسیار سخت وگران است).
امام در جواب او فرمودند:
"ای علقمه، بدان که تو نمیتوانی رضایت همه مردم را به دست بیاوری. (همیشه عدهای رفتار تو را میپسندند و عده دیگری از تو ناراضیاند؛) همچنانكه زبانهایشان هم قابل کنترل نیست. (اغلب مردم در بند اینكه حرفهایشان مضبوط و حسابشده باشد، نیستند.) شما می خواهید از زخم زبان مردم در امان بمانید؟! در حالیکه انبیا و اولیای خدا هم چنین مصونیتی نداشتند! "(٧)
در ادامه حضرت به تفصیل شرح می دهند که چگونه مردم به انبیاء الهی هرگونه افترائی را نسبت دادند و آنها را آماج تهمت های خود قرار دادند:
"و باز خداى تبارك و تعالى فرمود: «بدی را با نیکی دفع کن، ناگاه (خواهی دید) همان کس که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است، امّا جز کسانی که دارای صبر و استقامتند به این مقام نمی رسند، و جز کسانی که بهره عظیمی (از ایمان و تقوا) دارند به آن نایل نمی گردند».(٨)
خداوند متعال در این آیه نمی فرماید که "رسول الله برای شما اسوه است" بلکه این گونه تعبیر می کند که: "برای شما در وجود پیامبر صلّی الله علیه و آله اسوه ای وجود دارد." گویا پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله دو شخصیت دارند:
یکی شخصیت ظاهری که شما آن را "رسول الله" خطاب می کنید و دیگری شخصیت پنهان شده در وجود مقدس حضرت که باید "اسوه" شما قرار گیرد
رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله هم صبر نمود تا او را به امور بزرگى نسبت دادند و متهم كردند (مانند سحر و جنون و كذب)، پس سینه ایشان تنگ شد سپس خداى عز و جل این آیه نازل فرمود: «ما می دانیم سینه ات از آنچه آنها می گویند تنگ می شود (و تو را سخت ناراحت می کنند)، پس (برای دفع ناراحتی آنان) همراه با حمد و سپاس پروردگارت (او را) تسبیح و تقدیس کن و از سجده کنندگان باش».(٩)
سپس تكذیبش كردند و متهمش نمودند، از آنرو غمگین شد، پس خداى عز ّو جلّ این آیه را نازل فرمود كه: «ما می دانیم كه سخنان آنها تو را غمگین می كند، آنها تو را تكذیب نمی كنند بلكه ستمگران آیات خدا را انكار می كنند، پیش از تو نیز پیغمبرانى تكذیب شدند و بر تكذیب شدن و اذیت دیدن صبر كردند تا نصرت ما به آنها رسید» (مگر یوسف را به رابطه نامشروع با زلیخا متهم نكردند، مگر ایوب را پس از آنکه خداوند سیل ابتلائات خود را بر او سرازیر کرد متهم نکردند که او گرفتار گناهانش شده و تاوان معاصی خود را می دهد؟) (١٠)
منبع: تبیان
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد