افشاگري عليه هاشمي يا تاكتيك هاشمي براي آزاد شدن!

کد خبر: 15|19:12 - 1391/09/27
نسخه چاپی
آنطور كه روزنامه خورشيد هم خبر داده گويا اين روزها هما هم بر روي دوش مديرعامل سازمان تامين اجتماعي نشسته و بايد منتظر خبرهاي بين المللي بيشتري از اين سازمان عريض و طويل و سعيد مرتضوي باشيم. گويا مديران و وزرا از اين پس براي اوج گرفتن نياز است تا با هماي روي شانه هاي سازمان تامين اجتماعي هماهنگ شوند!
آنطور كه روزنامه خورشيد هم خبر داده گويا اين روزها هما هم بر روي دوش مديرعامل سازمان تامين اجتماعي نشسته و بايد منتظر خبرهاي بين المللي بيشتري از اين سازمان عريض و طويل و سعيد مرتضوي باشيم. گويا مديران و وزرا از اين پس براي اوج گرفتن نياز است تا با هماي روي شانه هاي سازمان تامين اجتماعي هماهنگ شوند!.

روزنامه ايران ديروز با حمله به وزير بهداشت اينگونه وانمود كرد كه مي داند خانم وحيد دستجردي براي افشاگري مسئولين وزارت بهداشت در خصوص بيل و دسته بيل! حتما بركنار مي شود  ولي در آخرين لحظات معاون اول رئيس جمهور آب پاكي را بر روي دست روزنامه ايران ريخت و گفت: \" تا احمدي نژاد هست ما دو نفر هم هستيم و نمره خانم دستجردي بيست است\". موضوعي كه صفحه اول بسياري از روزنامه هاي صبح امروز كشور بود ولي روزنامه ايران هر چند از كلماتي مثل \"هياهو براي هيچ!\" و \" آرايش\" در صفحه خود استفاده كرد ولي ديگر نامي از دستجردي به ميان نياورد.

البته ناگفته نماند كه تجربه نشان داده است كه در فضاي سياسي ايران معمولا روش اين است كه براي حذف يك نفر معمولا از وي تعريف هاي آنچناني مي شود كه قبل از اين هم در خصوص آقاي لنكراني و ديگران ديده ايم!.

اما به هر حال اينكه روزنامه دولت به يك باره با كلماتي مانند بيل و دسته بيل و رژلب و پنكيك و زين اسب مشكل پيدا مي كند و به سراغ شمارش تعداد اسبهاي سواري موجود در اسطبلهاي كشور مي رود و سپس مي گويد 70 ميليون دلار واردات زين اسب درست نيست چون ما حساب كرديم به اين تعداد اسب واجد شرايط براي اين زينها نداريم چيز ديگري است!.

موضع بعدي كه اكثر روزنامه هاي امروز صبح به آن پرداختند موضوع زورگيريها و آدمها و چاقوها و حكم اعدام براي يكي از زورگيران است كه گويا بيشتر از يك جاني بوده و قمه را كمي بیشتر فرو مي كرده و خود را نماينده فرشته قبض روه بر روي زمين مي دانسته است. البته اين موضوع كه نيروي انتظامي برای مراقبت در زمینه فعالیت‌های کاربران اینترنتی و یا حجاب اهتمام جدی داشته و اکنون در خصوص زورگيري‌ها نیز به فكر مقابله جدی افتاده خود، جالب توجه است. اما آيا بهتر نيست كه گشتهاي ارشاد سري هم به اين زورگيرها بزنند و بجاي برخوردهاي مقطعي همواره با اينگونه افراد مخل امنيت و جان و ناموس جامعه برخورد کنند.

خبر بسيار مهم ديگر كه هم در سطح بين الملل و هم در سطح داخلي برد زيادي داشت و كمتر روزنامه اي بود كه تيتري از صفحه يك خود را به اين خبر اختصاص نداده باشد موضوع آزادي با وثيقه 10000000000 توماني مهدي هاشمي است. مهدي هاشمي كه چند وقتي است به دليل شايعات متعدد در زير ذره بين خبري خبرگزاريها و روزنامه ها قرار دارد بعد از مدتي بازداشت بالاخره به خانه پدري رفت تا كمي از هياهوي خبري دور باشد و استراحت كند اما سوال اينجاست كه حال متهمان ديگري كه همچون مهدي در بازداشت هستند و وثيقه هم ندارند و پدرشان هم آقای هاشمی رفسنجانی نیست، چطور است. ضمنا آزادي مهدي هاشمي با فايل‌هاي صوتي منتشره چه ارتباطي مي تواند داشته باشد! آيا اين اصل كه براي زودتر آزاد شدن بهتر است نگويي كه هيچكس خبر ندارد در رابطه با آزادي مهدي كارگر افتاد! يا اينكه فايل‌هاي صوتي تاثير گذار بوده است كه از بيست شماره تا حالا سه شماره آن منتشر شده است! نمي دانيم شايد هم پي گيريهاي خانواده و وثيقه ملكي بود كه مفري شد براي آزاد شدن از بند براي آماده شدن براي دفاع از خود در برابر اشكال مختلف از شايعاتي كه پشت سر مهدي است!

اما وزير آموزش و پرورش از آن تيترهاي خبري ديگري است كه چند ماهي است به سوژه روزمره اي براي روزنامه هاي و خبرگزاري ها تبديل شده است. ماجرا از چپ كردن كاروانهاي دانش آموزي شروع شد و با چپ كردن معلمها و آتش گرفتن بخاري نفتي در يكي از روستاهاي كشور به اوج خود رسيد. در همه موارد هم وزير از زير بار استعفا جا خالي داد و مشكل را يا به دوش شركت گاز انداخت يا به گردن خبرنگاران و عدم اطلاع رساني آنها از مشكلات آبدار خانه وزارتخانه و نداشتن استاندارد لازم ساختمان مدرسه آتش گرفته براي گازكشي علمك گاز و در آخر اينكه ما هم مي گوييم \"بابا اين همه آدم بي كار فارغ التحصيل تو كشور داريم اگه چند تا كم بشه مگه چي ميشه شما ها فردا چند تا رقيب براي استخدام كمتر دارين!\". در آخر هم اينكه آدمهاي كوچولو چون هنوز گناه نكرده اند بعد از مرگ به بهشت مي روند و \"مرگ دست خدا است و اهمال‌های وزارت آموزش و پرورش تنها وسيله\". البته موضوع ديگري هم كه در رابطه با آموزش و پرورش امروز مطرح شد، موضوع بي‌خبري والدين از بيمه حوادث دانش آموزي است كه روزنامه جام جم نوشت و به نظر مي رسد اگر اينچنين بيمه اي وجود داشته باشد، كه البته اسمش هست بسياري از مشكلات امروز آموزش پروش هم قابل حل بود. ضمنا وقتي همچين بيمه اي وجود دارد، چرا وقتي به طور مثال دست يك بچه در يكي از مدارسي كه ما مي شناسيم شكست از مدسه به خانواده اش زنگ زدند كه \"يه خبر بد يه خبر بد دست پسر پدر شجاع شكسته و به پدر پسر شجاع بگين كه بياد بچشو ببره بيمارستان!\".

روزنامه تهران امروز نيز امروز به پرونده اي پرداخت كه در آن سعي كرد بگويد دروغ چرا در جامعه رواج دارد! البته بايد گفت كه از قديم و نديم گفته اند كه كوچك‌ترها دروغ را از بزرگ‌ترها مي آموزند. ولي اي كاش تهران امروز در بخش از گزارش امروز خود به دليل اينكه چرا اين روزها هر چه به ادارات دولتي و سازمان‌ها بيشتر دروغ بگويي بهتر است هم مي پرداخت. در واقع حقيقت آن است كه اگر شما به طور مثال براي پرداخت ماليات به دارايي مراجعه كنيد و در اين زمينه خبره نباشيد و دروغ نگوييد، چنان مالياتي از شما مي گيرند كه آخر مجبور بشويد يك حسابدار خبره! استخدام كنيد كه بخش مالياتي هم قبولش داشته باشد!

و اما انطور كه روزنامه خورشيد هم خبر داده گويا اين روزها هما هم بر روي دوش مديرعامل سازمان تامين اجتماعي نشسته و بايد منتظر خبرهاي بين المللي بيشتري از اين سازمان عريض و طويل و سعيد مرتضوي باشيم. گويا مديران و وزرا از اين پس براي اوج گرفتن نياز است تا با هماي روي شانه هاي سازمان تامين اجتماعي هماهنگ شوند!